یاد تو هر دم که از ره می‌رسید خواب از چشمان واژه می‌پرید در دل سنگی تکرارِ صدا نغمه‌ی آرام رویا می‌تپید برنگشتی و جنون؛ صد راه رفت شبنم دلتنگی‌ام بی تو چکید ای امان از وعده‌ی سرخرمنت چهره‌ی شهریورم از غم تکید کافه‌ی تنهایی و دمنوش و چای می‌شود؛ آرام؛ جان از عطر بید […]

شب قافیه ی دلتنگی

بی طلوع مهرت دل جمعه خون است نغمه ی ثانیه ها محزون است وقت آن است بتابی به شب قافیه ی دلتنگی واژه ی روشن دیدارت را   مه ناز نصیرپور…

مهتاب نگاهت

پرِ ترسم، همه ی دغدغه ی من اینست نکند مثل پلنگی باشم که به مهتاب نگاهت نرسد   مه ناز نصیرپور

هیاهوی زمان

در هیاهوی زمان عابر ثانیه هایم لَنگ است چون غروب جمعه، از غم دوری تو دلتنگ است   مه ناز نصیرپور دوازدهم آذر نود و پنج      …

اولین بهارم

ای اولین بهارم گلواژه ی انارم بعد از صفر رسیدی تو نغمه ی سه تارم مه ناز نصیرپور بهار اول فرخنده♥

نیایش -جاری مهر تو

خدایا مهرت را چنان در من جاری ساز که بی مهری بندگانت مرا نرنجاند جانم را چنان آرام ساز که هیچ طوفانی مرا نترساند وجودم را چنان از یادت سرشار که هیچ نبودنی مرا نلرزاند #مه_ناز_نصیرپور پنجم آذر نود و پنج…

چتر نمی برم

چتر نمی برم تا باران را به رویایت آبان را به آوایت زندگی کنم مه ناز نصیرپور پ.ن: شانزدهم آبان ساعت ۷:۳۰ دقیقه وقتی از آوای رویایت لبریز بودم️…