یاد تو هر دم که از ره می‌رسید خواب از چشمان واژه می‌پرید در دل سنگی تکرارِ صدا نغمه‌ی آرام رویا می‌تپید برنگشتی و جنون؛ صد راه رفت شبنم دلتنگی‌ام بی تو چکید ای امان از وعده‌ی سرخرمنت چهره‌ی شهریورم از غم تکید کافه‌ی تنهایی و دمنوش و چای می‌شود؛ آرام؛ جان از عطر بید […]

ناگزیر هفته

جمعه، ناگزیر هفته است بی تو من یاد تو را دور خودم پیچیدم   مه ناز نصیرپور

قافیه ی مهر

آغشته می شوم واژه واژه به یلدای آغوشت مست عطر خانه ی تن پوشت تا نوای گذر ثانیه ها در بلندای شب شور و غزل رویش پرثمر قافیه ی مهر شود   مه ناز نصیرپور بیست و نه آذر نود و پنج…

اجاق فصل انتظار

آذر رفت تا اجاق فصل انتظار سردتر شود مه ناز نصیرپور آذر نود و پنج

خودم را به زمستان زده ام

مثل پاییز، خودم را به زمستان زده ام تا طلوع مهر ت شعر مردادی دستان مرا باز بیدار کند ❤️ مه ناز نصیرپور

تمام جزوه های من

تمام جزوه های من پر از اشعار و نام توست اگر این ترم افتادم جواب مادرم با تو   مه ناز نصیرپور پانزدهم آذر نود و پنج روز دانشجو پیش پیش فرخنده♥…

انعکاس مهر

انعکاس مهرت در من لبخند ماندگار شعر است مه ناز نصیرپور