ای تمینای ترانه بی تو قافیه نشد جور دگر عطر یاد تو ولی می رقصد لای اوراق سپید شعرم   پ.ن: همه ی سال چونان دی ماهِ رفتن تو لبِ خشک غزلم یخ زده است مه ناز نصیرپور تقدیم به مهربانی دختر تابستانی خورشید بلوچستانی تمینا اوان ۲۳ دی …  

,

مطلعِ شعرِ نیایش

روی تابِ عشق تو دلواژه ها بی تاب شد دخترِ احساس از رویای تو بی تاب شد چشمهایت، مطلعِ شعر نیایش خوبِ من باغِ آغوشت برایم بهترین محراب شد   مهناز نصیرپور…
,

زمزمه ی عطر تو

از زمزمه ی عطر تو بر لاله ی گوشم شعر و قلم و واژه و تن، مست جنون است...   مهناز نصیرپور

ستاد خالق بحران

شبانگاهان که می تازد، به سقفِ خانه ام باران نقابِ خنده را شسته، شده غمهای من عریان گلوی من پر از بغض و به لبهایم رسیده جان نمی بینم اثر از تو میان فال این فنجان سپاه ابر دزدیده ز شبهایم مهِ تابان شده پژمرده بی مهرش، همه گلهای این…

سقوط کشور احساس

در دل دیوانه‌ام صبر و قرار دیگری‌ست پیش روی فصل اندوهم، بهار دیگری‌ست سردی دی، در سکوتِ تلخ تنهایی گذشت شاید آهنگِ خوشم نزد سه تار دیگری‌ست ناامیدم کرده، دی‌ماهی که قلبم را شکست باز هم دوریِ تو راه فرار دیگری‌ست بی‌تفاوت گفته‌ای جا…
,

ای فلانی جانم قمصر کاشانم

من دلم می‌خواهد کلبه‌ای داشته باشیم درون باغی یا دمِ مزرعه‌ای، جالیزی ... بنشینیم گهگاه در کنار جوی و بخوریم نان و پنیری با عشق... زیر سقف نیلی و پاک خدا حس کنیم عطر چمن در باران کوچه‌های احساس پر شود از گلِ یاس... تو بیایی و بچرخیم …