یاد تو هر دم که از ره می‌رسید خواب از چشمان واژه می‌پرید در دل سنگی تکرارِ صدا نغمه‌ی آرام رویا می‌تپید برنگشتی و جنون؛ صد راه رفت شبنم دلتنگی‌ام بی تو چکید ای امان از وعده‌ی سرخرمنت چهره‌ی شهریورم از غم تکید کافه‌ی تنهایی و دمنوش و چای می‌شود؛ آرام؛ جان از عطر بید […]

گیسوی عطرآگین

خودت را به باد سپردی گیسویم عطرآگین شد   مه ناز نصیرپور

نوید آمدنت

هیچ قاصدکی نوید آمدنت را نمی دهد وقتی بهار تو را از من گرفت   مه ناز نصیرپور تقدیم به پدرم که امسال بهار را بی او آغاز کردیم و اردیبهشت ۹۵ او را از ما گرفت...…

بیت بیت در قصیده ی انتظار

گیرم تمام دختران شهر عاشقت باشند تکلیف من که تمام ثانیه ها تو را قافیه به قافیه نفس کشیدم و آمدنت را بیت بیت در قصیده ی انتظار ردیف کردم چیست؟  رویاهای صورتیم در باغ حضور تو شکوفا شد و شعر بلند موهایم در غم فراق تو سپید... من ا…

بهار عشق

قرار ما بهار عشق به وقت اوج دلتنگی   مه ناز نصیرپور

مهر چشمانت

به شوق مِهر چشمانت بهار من شکوفا شد مه ناز نصیرپور

وجودم را بهاران کن

زمستان بی تو می مانَد وجودم را بهاران کن   مهناز نصیرپور