یاد تو هر دم که از ره می‌رسید خواب از چشمان واژه می‌پرید در دل سنگی تکرارِ صدا نغمه‌ی آرام رویا می‌تپید برنگشتی و جنون؛ صد راه رفت شبنم دلتنگی‌ام بی تو چکید ای امان از وعده‌ی سرخرمنت چهره‌ی شهریورم از غم تکید کافه‌ی تنهایی و دمنوش و چای می‌شود؛ آرام؛ جان از عطر بید […]

وقتی حرفتو نمی فهمن

مهم نیست چه جوری حرف می زنی نثر یا شعر ساده یا پیچیده وقتی حرفتو نمی فهمن بهتره سکوت کنی   مهناز نصیرپور

فصل شعرم

  http://t.me/mehremordadi/2011   یادت را نوشیدم فصل شعرم گل داد   مهناز نصیرپور

تمام باورم

گاهی آنقدر از حرف پر می شوی که از گفتن خالی... باورت از کسی تَرَک می خورد که تمام باورت بود مهناز نصیرپور

بغض دلتنگی

سراغ لبخندم را نگیر پشت بغض دلتنگی گم شده است مهناز نصیرپور

بغض گلوگیر واژه ها

شبنامه_ی_دوری سلام خیال روشن☀️ بعد از نقطه چین ها میخواهم بگویم؛ اینجا ملال دوری تو؛شعرم را لال کرده است... در کلام نمیگنجد حال پریشانم... منم و این بغض گلوگیر واژه ها که فقط از چشمانم پیداست و در این شب زمستان زده ی بهاری بین من و تو و خدا می ماند ب…

آغوش من گل کرد

تو را پوشیدم و آغوش من گل کرد   مهناز نصیرپور