یاد تو هر دم که از ره می‌رسید خواب از چشمان واژه می‌پرید در دل سنگی تکرارِ صدا نغمه‌ی آرام رویا می‌تپید برنگشتی و جنون؛ صد راه رفت شبنم دلتنگی‌ام بی تو چکید ای امان از وعده‌ی سرخرمنت چهره‌ی شهریورم از غم تکید کافه‌ی تنهایی و دمنوش و چای می‌شود؛ آرام؛ جان از عطر بید […]

تابستان نامه

💌 تابستان نامه عزیز دلنشین واژه های من! ♥ کمی آرامتر رد شو... ز فصل سبزِ احساس و هوای باغ گیلاس  و صدف، دریا  و الماس و نوای دلنشین ساز ... هنوز شهریورِ امّید، نفس دارد... هنوزم عطر گردوها میان باغِ لحظه جاری و زیباست... …

نگاه بی زوال عشق

عزیز شعر و عاطفه شبت پر از خیالِ عشق♥ سپردمت به جادوی نگاهِ بی زوالِ عشق♥   مهناز نصیرپور

مهرمردادی

ساعت به وقتِ مرداد مهرت به جانم افتاد آتش گرفته واژه شعری به دفترم داد مهناز نصیرپور ♥️ مردادی‌های عزیز میلادمون فرخنده

عطاآباد آغازِ ترانه

‍ "عطاآباد" آغاز ترانه! طلوع نغمه های شاعرانه گل و نور و نسیم و مهربانی غزل در کوچه باغِ عاشقانه هوای تازه و نیلیِ پرواز به سوی آن خدای جاودانه نوای جویبار و خنده ی آب نگاه مردمانت، صادقانه طلای گندم و آن عطر گردو بُوَد از …

عطر رویایی یاد تو

تو که رفتی شب شد و در این تاریکی عطر رویایی یاد تو به شعرم جاریست   مهناز نصیرپور

قافیه ی رفتن

تنهایی را بغل کرده ام، او مرا از نبودنش نمی ترساند بر عکس تو که همیشه گفته ای سی ثانیه برای جور کردن قافیه ی رفتنت کافیست مهناز نصیرپور بیست و پنج اردیجهنم نود و شش…