دلواژه_های تنهایی

فردا
از کلبه ی تنهایی ام؛
بیرون میروم
تا
دلتنگی ام را به در کنم
آخر،یک روز پاییزی،
خدا
سبزه های دلم
را گره زد به مهر تو
و من هر بهار؛
سر سفره ی انتظار؛
تو را ماندگار
آرزو کردم…

مهناز نصیرپور

پ.ن: خدا را چه دیدی شاید روزی سیزده، آغاز شادی باشد…

 

ای #دی طوفانی
طاقتم طاق شده
دل من تاب ندارد دیگر
سردی و داغت را
دست بردار آخر
از سرچشمانم
تو خیالت راحت
شعر هم دلتنگ است
لحظه هایم بی او
تلخ و بی آهنگ است

مهناز نصیرپور

سی دی نود و پنج

 

دوست و همکار عزیزم خانم زهرا آوانلو پر کشید و بغض را برای همیشه به گلویم هدیه داد….

 

قورت می دهم

دلتنگیم را

مثل ابر که باران را…

 

مهناز نصیرپور

مهم نیست چه جوری حرف می زنی

نثر یا شعر

ساده یا پیچیده

وقتی حرفتو نمی فهمن

بهتره سکوت کنی

 

مهناز نصیرپور

گاهی
آنقدر از حرف پر می شوی
که از گفتن خالی…
باورت از کسی تَرَک می خورد
که تمام باورت بود
مهناز نصیرپور
سراغ لبخندم را نگیر
پشت بغض دلتنگی
گم شده است
مهناز نصیرپور
شبنامه_ی_دوری
سلام خیال روشن☀️
بعد از نقطه چین ها میخواهم بگویم؛
اینجا ملال دوری تو؛شعرم را لال کرده است…
در کلام نمیگنجد حال پریشانم…
منم و این بغض گلوگیر واژه ها که فقط
از چشمانم پیداست و در این شب
زمستان زده ی بهاری
بین من و تو و خدا می ماند
بی آنکه نگاه تو
واژه های خاکستری اش را
از پلک زدنهای ناآرامم لمس کند 😔
نگو خوب شد در کلام نمیگنجید و این همه حرف زدی…☺️
هنوز هم میگویم این بغض که به قیمت شوق سفر و خنده های از ته دل تمام شده؛
حرف،زیاد دارد…
ولی در این حوصله ی سرد الکترونیکی
جا نمیشود من کیلومترها از تو دورم و فقط نزدیکی نفسهای یادت مرا زنده نگه داشته…
پس تا #مهر آغوش و لبهای خاموشت💋
تا روزی که انگشتانم قلم دفتر دستانت باشد✍ و شانه ات ردیف امنیت؛
بدرود…
آرامش، لالایی خوابت…❤️
#مه_ناز_نصیرپور
اول فروردین نود و شش

نگذارید به خاطر کسی یا چیزی معشوقه تان حسرت ابدی آغوشتان شود،

همیشه برای انتخاب، بهترین ها وجود دارند هم برای مرد،هم برای زن…

اما نبض غزل هر آدمی فقط برای یک نفر می تپد که اگر به دست نیاورد، نامش،بغض همیشگی گلوی زندگیش می شود

در عشق،ثابت قدم بودن مهم است نه سرخی آتش شعله هایش…

اگر نمی توانید تا آخر با کسی بمانید غم همیشگی چشمانش نشوید لطفا تکلیف خودتان را اول با دلتان معلوم کنید

بعد برای زندگی معشوقتان تعیین تکلیف کنید…وقتی هنوز گیر جاده های تردید هستید،احساس دیگران را به عشق کشاندن،بزرگترین خیانت است…

مراقب باشید

دل که بسوزد، اعتمادش خاکستر می شود و فریادش در سکوت رسوب می کند

فصل مهر باشیم

ماندگار و روشن

نه بهاری بی ثبات و مبهم…

 

مهناز نصیرپور

اسپند نود و پنج

 

همه از فصل گل گویند
من اما داغ و مردادی
ز فصل مهر میگویم

مهناز نصیرپور

شب به وقت فروردین
نبودنت آنقدر زمستان است که
“همیشه بهار” ی نروییده
اما آنقدر بهارست
که گل یخی نمانده
اصلا اینجا فصل بی فصلیست
که حتی شعر جوانه نمی زند

 

مهناز نصیرپور

سوم فروردین نود و شش

زیباکنار