عاشقانه در پاییز،
دوباره می رویم ،
اما دلم گواهی می دهد،
در فصل ِمرگِ برگها ،
غزل خداحافظی ،میگویم ….
مه ناز نصیرپور
مهرِ نود و چهار
عاشقانه در پاییز،
دوباره می رویم ،
اما دلم گواهی می دهد،
در فصل ِمرگِ برگها ،
غزل خداحافظی ،میگویم ….
مه ناز نصیرپور
مهرِ نود و چهار
ازاولین واجهایِ نِگاهت،
جذب شدم ،کهربایِ پاییزی…
سالهاست از سپیدهایِ من ،
عاشقانه می ریزی…
مه ناز نصیرپور
مهر نود و چهار
امام حسین (ع):
ح: حریم امن خدا و آغاز
س: سرهای از تن جدا و پرواز
ی: یاران دل سپرده و سفری عاشقانه
ن: نور خورشید در قلب تاریخ ، جاودانه
مه ناز نصیرپور
دوازده آبان نود و سه
اگر دلم گیرِ چشمانت نبود؛
این بغضهای مزمِنِ دلگیر؛
برای رفتن ،کافی بود….
در یخبندانِ عشق؛
تنها میانِ دستانت؛
نفسم از جایِ گرم بلند می شود…..
مه ناز نصیرپور
آبان نود و چهار
سرد است هوایِ فاصله؛
تَنگ است نفسِ حوصله ؛
بغض و اشک و من و دیوار؛
بیا ختم کن تلخیِ این غائله…..
مه ناز نصیرپور
آبان نود و سه
دوستت دارم؛
گوهری طلاییست با تو ،هر روز بیشتر می ارزد ؛
دلم حتی از فکرِ نبودنت،
چون بید می لرزد ….
مه ناز نصیرپور
بیستم مهر ماه نود و سه
منتشر شده در سایت شعر نو شانزده آبان نود و سه
خوابید برای همیشه ،
تابید به قلبِ زمین،
بغضِ بیدارِ گلویم شد…
اما عطرِ یادش هرگز نمی میرد،
پژواک آوازش خاموشی نمی گیرد
مه ناز نصیرپور
بیست و سوم آبان نود و چهار
به مناسبتِ کوچِ تلخِ مرتضی پاشایی و بارانِ همیشگیِ حسرت در آبان…..
روح نواز، سحر است
که دریچه ی شب را به روشنی می گشاید
خرامان با پیراهنی سپید،
دست در دست نسیم،
واژه واژه می آید…
مه ناز نصیرپور
بیستم آبان نود و چهار
بداهه تقدیم به دکتر سحر ایرانی مدیر گروه انجمن ناب سرایان
الهی!
غزلِ وجودم،
آراسته به وزن و قافیه ،
اما بی عطرِ یادِ تو،
بر دل نمی نشیند…
مه ناز نصیرپور آبان نود و چهار
