• کی می شود آنقدر ،حالت خوب باشد

    که غصه هایت در دوردستها رو به غروب ،

    و تنت در آغوشم ، گرمایِ جنوب،

    چشمانت پر از برق شادی،

    و دلت ،غرقِ آرامش آبادی،

    من آن روز را منتظرم که هروقت دلم تنگ شد،

    پای ثانیه ها در غم نبودنت لنگ شد،

    فاصله ی من و تو قدرِ صدازدنِ یک نام باشد،

    بگویم … و کبوتر ِمهربانیت بر بام باشد….       

                مه ناز نصیرپور

همین الان بی قرار،در ماندنم استوار

برای مخاطب خاصم که جای نامش را در شعر، نقطه چین گذاشتم …..

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *