-
کی می شود آنقدر ،حالت خوب باشد
که غصه هایت در دوردستها رو به غروب ،
و تنت در آغوشم ، گرمایِ جنوب،
چشمانت پر از برق شادی،
و دلت ،غرقِ آرامش آبادی،
من آن روز را منتظرم که هروقت دلم تنگ شد،
پای ثانیه ها در غم نبودنت لنگ شد،
فاصله ی من و تو قدرِ صدازدنِ یک نام باشد،
بگویم … و کبوتر ِمهربانیت بر بام باشد….
مه ناز نصیرپور
همین الان بی قرار،در ماندنم استوار
برای مخاطب خاصم که جای نامش را در شعر، نقطه چین گذاشتم …..
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.