فصل درد است تنها
زیر آوارم مטּ

بے نگاهش هر دم
بغض و غم دارم مטּ

در سڪوت و حسرت
گوشـہ اے ڪز ڪردم

در پریشانے خواب
پے او مے گردم

در تب دورے او
شعلـہ اے دلسردم

مه ناز نصیرپور

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *