شهر سربیِ کبودم
آسمانِ آبی ات کو؟
شوق چشمانت رمیده
خنده ی سرخابی ات کو؟

واژه ها تبعیدِ بغض و
بیدها درگیر بادند
فصل رویایت زمستان
رویش شادابی ات کو؟

آرزوها غیرِ ممکن
مردمت فکرِ مُسَکِّن
خستگیهاشان چه مزمن
آخرِ بی خوابی ات کو؟

تو سیه پوش و پریشان
دستهایت سرد و لرزان
رنگ امیدت پریده
مستی عنابی ات کو؟

غرقِ موجِ اضطرابی
هر نفس در التهابی
مادرِ آرامشِ من
ساحلِ بی تابی ات کو؟

مهناز نصیرپور

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *