birthday

می نویسم
از تو که در فصل رنگی پاییز آمدی …
با رقص برگها از آسمان
برایت
گلهای رنگارنگ بهاران …
خنکای جنگلهای سبز تابستان
زیبایی بی نظیر پاییزان
و پاکی و شوق برفهای سپید زمستان
عشق آبی دریا
روح شادی رویا
را آرزو دارم …
خواهر عزیزم این شعر را همین حالا بدون آمادگی برای تو سرودم ….
دوستت دارم … کامت شیرین … خوشبختی سایه ی همیشگی سرت … سلامتی جز جدانشدنی زندگیت باشد…
تولدت مبارک
خواهر تو
مهناز۸/۸/۹۲

شانه هایت

هوای سنگین بغض و ابری پاییز …
زانوی غم و کودک تنهای دلم از گریه لبریز…
باد می وزید در غروب جمعه ای غم انگیز…
خوابم برد
چشم گشودم
از ابر و آسمان تاریک ،نبود خبری
از گریه و بغض حتی اثری ..
. با نگاهت ،باران شدم
رویید،گل خورشید آغوشت
عطر و نور و رنگ تو را

بغل کردم…
چه تماشایی ،

آسمان آبی و هوای آفتابی
و شبنم باران…
چه رنگین کمانی…
مرداد به دستانم بازگشته بود عاشقانه،
در میان برگهای رنگین گلواژه و لبخند و ترانه..

مهناز نصیرپور ۶/۸/۹۳