ادڪلטּ و بازواטּ خوش تراش،
جذبـہ ے مردانـہ ات یادش بـہ خیر
***************
ناز و مینا،سرو و انگور حیاط
عطر آטּ گلخانـہ ات یادش بـہ خیر
***************
مטּ دلم تنگ “حسنبڪ” هاے توست
ڪودڪے بر شانـہ ات یادش بـہ خیر
**************
گرچـہ غم هایت ، جوانے را ربود
سبزے ڪاشانـہ ات یادش بـہ خیر
مـہ ناز نصیرپور
“حسنبک” ترانه ای کودکانه بود که بابا به طور ویژه ای،دست در دست بچه ها براشون میخوند و همه ی بچه های فامیل تا بابا رو میدیدن میگفتن حسنبک و دلشون میخواست بابا، دستای کوچیکشونو بگیره توی دستش و باهاشون بازی کنه…یادش به خیر بابای من هم خوش چهره بود هم خوش تیپ هم شوخ طبع اما روزگار به لبخندش هم رحم نکرد و حالا حتی لبخند نمی زنه …
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.