دیشب
کوچه های بارانی پاییز را
قدم زدم بی تو..
اما نه
تنهای تنها
من بودم و رویای عاشقانه ی حضور تو
من بودم و خاطرات جاودانه ی عبور تو
سرد بود هوای فاصله،
می لرزیدم اما
هنوز مست از شراب نگاهت
بی قرار و چشم به راهت…
مهناز نصیرپور
دیشب
کوچه های بارانی پاییز را
قدم زدم بی تو..
اما نه
تنهای تنها
من بودم و رویای عاشقانه ی حضور تو
من بودم و خاطرات جاودانه ی عبور تو
سرد بود هوای فاصله،
می لرزیدم اما
هنوز مست از شراب نگاهت
بی قرار و چشم به راهت…
مهناز نصیرپور
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.