mehre delvajeha

عشق ،گُل کرد،

از نگاهِ تو، دل تپیدن گرفت و در واژه جاری شد…

حالا پُلواژه ها ،عاشقانه ها و ترانه ها ،

برای شعر ،گفتن بهانه ها را،

کِی و کُجا برایِ چشمانت بخوانم؟

چگونه، دور از تو در زمستانِ سردِ تنهایی،

میانِ آغوشِ تاریک ِشب ،بمانم؟

کجاست دستانت ؟ تا ستاره بریزد از سرانگشتانت،

و خورشیدِ نوازش،پرپر کند، انجمادِ امیدِ بغض آلودم را….

به من آغوشت را هدیه کن،به غم بی تکیه گاهیم شانه هایت را،

من هنوز می خوانم مِهرِ دلواژه هایت را

مه ناز نصیرپور

پنجم دی ماه نود و سه

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *