فُرات،

تشنه ماند و بی تاب،

در بستر‍ِ حسرت،

وقتی گلهای محمدی ،

سیراب از خون،

گُلِ سرخ شدند….

 

مه ناز نصیرپور

سی ام مهر ماه نود و چهار

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *