avgic7gxn38b1xyzf73nا

اگر

فصل ها را بدون پاییز ،

آسمان ِ تقویم را بی مِهر،

بر می تابی

اگر در شبانه روز،

حتی یک پلک نمی خوابی

اگر بی تفاوت،

به عطرهای ِتلخ و نابی

اگر در تاریکی تنهایی،

نور امید را نمی یابی

مرا به زندانِ نبودنت بسپار….

دستانم را  در دستانِ دیگری

بگذار …

مه ناز نصیرپور

در لحظه ای که آشوب دلتنگی دریای وجودم را طوفانی ساخته است …..

آنقدر دور از تو مانده ام که خیال و خاطره ات هم رنگ باخته است ….

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *