طفلِ قلبم از خواب، برمی خیزد…
از چشمانم،
ستاره یِ اشک،
می ریزد….
نوشتن را آغاز کرده ام….
دعای فرج را به وقت اذان
زیر باران، آواز….
مثلِ کودکی،
که برایِ گرفتنِ ماه
گریه می کند،
از قلب ِخاکیِ زمین
تا بلندایِ آسمان
سلام
پیشوایِ زمان
کِی عطرِ نرگسِ حضورت،
در کوچه ها می پیچد؟
مه ناز نصیرپور
دهم خرداد نود و چهار
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.