آنگاه که شکوفه  های بهار ،

رویای تابستان و میوه شدن می دیدند

دستان طوفان و تگرگ

گلبرگهای مخملینشان را

از شاخه می چیدند

و من در اتاقم

نگران  بودم

که امشب چند آرزو پرپر می شود

چند درخت بی ثمر …

مهناز نصیرپور

۱۰/۱/۹۴ ساعت ۲۲:۴۵ وقتی تگرگ و طوفان و بارون بود….

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *