چرا آدمها ، قدم زدن در خش خشِ برگهایِ پاییز
را عاشقانه می دانند؟
صدای دردآلودِ خردشدن را
ترانه می خوانند؟
چرا نمی بینند
برگِ پاییزی ،سرخ نگه داشته ، صورتش را
با سیلیِ اضطراب،
تا غم ِدرونش ،
دلِ پردرد و خونش ،
آشکار نشود؟
مهناز نصیرپور
شهریور نود و چهار در میان شعرهایی که خش خش پاییز را منتظرند …..پاییز زیباست اما خش خش برگهایش جانم را آتش میزند….
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.