نه گریه دردو درمونه
نه شادی دیگه میخونه
از اون فصلی که تو رفتی
بهار، عین زمستونه
تموم عکساتون خیسه
قلم ،مرثیه میریسه
عروسی یادته #الوند ؟
کجاس اون کوچه و ریسه
شماها کوه من بودید
شفای روح من بودید
همیشه فصل پایان
غم و اندوه من بودید
منم پشتِ درِ حسرت
دلِ تنگم پر از محنت
شما پرواز کردید و
فنا شد سرزمین من
زمان هم مثل اونوقتا
به یادِ خندههاتونه
شبا ساعت که #سه میشه
دیگه وقتِ صداتونه
به الوندم بگو #خورشید
بدونِ شونههات مرده
از اون پروازِ خاموشی
گلای باغچه پژمرده
اسیر بغض خاموشی
ولی نه در فراموشی
دلِ من شد پر از حسرت
برای یک همآغوشی
سهند الوند نگارِ من
سوفی اوجِ بهارِ من
بیاین روشن کنین بازم
چراغ شام تار من..
چی میشد اون هواپیما
به مقصد می رسید و باز
دوباره زندگی میشد
با خوشبختی ما آغاز
من و باتلاقِ افسوس و
مصیبت های هرروزه
دلی که مثل یک جنگل
تو چنگِ غصه می سوزه
گرفتن نور چشماتون
شمیم و عطر موهاتون
دلم از غصه میمیره
بدون لمس دستاتون
#مه_ناز_نصیرپور
پ.ن:
سوفی نازنین من
سهندم مه جبین من
شده یک موشک دیگه
بلای سرزمین من…
۲۴ اردیبهشت
#زادروز
#الوند_صادقی
#هواپیما_اوکراینی
#موشک
#غم_ترانه
#ساعت #سه
#وقت_صدا
#مرثیه
#دلتنگی
#فرشتگان_بیگناه
#یادبود
#سهند_صادقی
#نگار_برقعی
#سوفی_امامی
#دلنوشته
#ترانه
#فراموش_نمیکنیم
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.