این همه ابر ،
پنهان می کنند
مِهر حضورت را
از چشمانم…..
تا کی مانند باد ،
بی قرار و سرگردان،
از چهره ات کنار بزنم،
پنبه های خاکستری و سیاه را ؟
خورشید، همیشگی ست
اما تو…….
کاش درد ِ عمیقِ واژه هایم را
لمس می کردی ….
گویی قصه ی ابر و مِهر
تا همیشه ادامه دارد …..
مه ناز نصیرپور
دیشب از همه ی شبها تاریک تر بود
پر از کابوس…..
۶/۲/۹۴
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.